ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در پست قبلی ، به تعریف و کاربرد شبه جست و جو گر ها پرداختیم و در این پست قصد داریم که به تعریف گسترده تری از شبه جست و جو گر ها بپردازیم .
مبنای تعریف را بر این اصل قرار دادیم که شبه جست و جو گر ها موتورهای جست و جویی هستد که از موتور اصلی جست و جو منشاء گرفته ، هم مطالب وب سایت و وبلاگ شما را داخل خودشان ثبت و هم به موتور جست و جوی اصلی اطلاع داده که چنین مطلبی وجود دارد و ودر داخل موتور جست و جوی اصلی هم مطلب یا آدرس وب سایت شما ثبت می گردد .
خوب این تعریف را گسترده تر کرده ، پس به مثال های زیر توجه فرمایید :
ما در جنگ های نظامی - فیزیکی از لحاظ استراتژیک هم شبه نظامی ها حضور مستمر دارن و هم غیر نظامی ها ، به طور مثال در زمان جنگ ایران و عراق قبل از این که نیرو های نظامی به منطقه برسند نیرو های مردمی و کماندو های آن دوران منطقه را حفظ کرده و بعد از این که نیرو های نظامی به منطقه رسیدند نیرو های مردمی و کماندو های باقی مانده که در صحنه حضور داشته کمک های به سزایی از لحاظ اطلاعاتی و ... به نیرو های نظامی رساندند . ( این قبیل قشر از مردم و کماندو ها را می توان شبه نظامی حساب کرد . )
** لازم به ذکر است که می توان اینجا مردم و کماندو های حاضر در صحنه را به عنوان شبه جست و جو گر در نظر بگیریم ، چرا ؟ چون که در زمان مقاومت همه موارد از قبیل : اطلاعات ، سختی ها ، درک کردن موقعیت منطقه ، آنالیز منطقه ( همان شناسایی ) و ... را دریافته و به نیرو های نظامی اعزامی منتقل کرده و نیرو های نظامی اعزامی به منطقه را به عنوان موتور جست و جوی اصلی در نظر بگیریم زیرا موتور جست و جوی اصلی هم با تولید اطلاعات توسط کلاینت ها همان شبه نظامی ها به وجود می آید . **
خلاصه بنده قصد جسارت نداشتم و این فقط یک مثال برای شناخت جست و جو گر ها است . مردم ما و کل نیرو های نظامی ما در طی 8 سال جنگ تحمیلی خیلی سختی کشیدند و ما در این جا از زحمات کل این عزیزان سپاس گزاریم .
مثال دیگر : شما به عنوان یک بیمار ( نکته : بیمار به عنوان روانی تلقی نمی گردد ) به روان شناس مراجعه می کنید و مشکل خود را با او در میان می گزارید . شما به عنوان کلاینت در نظر گرفته می شوید و دکتر روان شناس به عنوان شبه جست و جو گر ( چون که شما به دکتر تمام اطلاعات مشکل خود را با او در میان گذاشته اید و دکتر روان شناس تمام اطلاعات مشکل شما را آنالیز کرده و طبق معلوماتش اگر به مورد جدیدی برخورد کرد با دکتر بالادست خود در میان میگذارد و اگر آن هم در مورد این مشکل اطلاعاتی در دست نداشت به موتور جست و جوی اصلی مراجعه کرده و اگر در آن جا هم اطلاعاتی از این قبیل نبود مجبور به درج اطلاعات جدید در مرجع روان شناسی هستند . ) کتاب های جامع روان شناسی به عنوان موتور جست و جوی اصلی .
** لازم به ذکر است که مشکل شما در موتور جست و جوی اصلی ثبت می شود تا شما به یک پزشک دیگر مراجعه کردید اطلاعاتی از شما در دسترس باشد و مشکل جدید شما هم ثبت تا یک نفر دیگر اگر به این مشکل برخورد کرد سریعا" به درمان آن بپردازند . **
** شما وقتی در موتور های جست و جو به دنبال یک عبارت به طور مثال : تعریف کامپیوتر می پردازید به دو وبلاگ و دو وب سایت برخورد میکنید شاید 50 درصد از تعاریف هر 4 وب پیج web page صفحه اینترنتی مثال هم باشد یعنی 1/2 مشابهت و 50 درصد قضیه ( صفحه های اینترنتی یافت شده ) کاملا" متفاوت است پس در این جا شما میتوانید با خواندن 50 درصد مشابه و 50 درصد غیر مشابه ( با اشکال متشابه و غیر متشابه در ریاضیات اشتباه نشود ) خودتان یک مطلب جامع درباره تعریف کامپیوتر به دست آورید و شما یک صفحه جامع اینترنتی تولید کرده و به شبه جست و جو گر ها معرفی تا هم در شبه جست و جو گرها و هم در موتور جست و جوی اصلی ثبت شود .
** شما در این جا هم به عنوان کلاینت عمل کرده و هم به عنوان شبه جست و جو گر ، چرا ؟ چون که اطلاعات را به عنوان کلاینت ابتدا جست و جو سپس در خود آنالیز کرده و به شبه جست و جوگر انتقال داده تا هم در شبه جست و جوگر و هم در موتور جست و جوی اصلی ثبت شود . **
خوب این هم بخش دوم از سری شبه جست و جو گر ها بود ولی این قصه ادامه دارد . راستی تا یادم نرفته یک تایپ نوشته هم در مورد : بعد استراتژیک گوگل بر اساس مبنای ظرفیت های جست و جو محور آماده کرده و در خدمت شما عزیزان کاربر اینترنتی قرار خواهد گرفت .
سه موتور جست و جو بحث شد هر سه یک بار .......... یاهو ، بینگ ، سرچر
ببینم الکسا و یاندکس را پس چه ؟ ......... گنده گوگل میگفت : من خدای اطلاعاتم ، بزار باد بیاد برو بچه